(طنز) قبل از ماهواره گرده‌افشانی می‌کردیم

همین‌طور سرم در روزنامه بود که گفتم: همسرجان جهان واقعا رو به پیشرفته.   

همسر گفت: چطور؟

گفتم: این‌جا از قول معاون وزیر ورزش و جوانان نوشته ۸۰‌درصد دختران در دبیرستان‌های تهران با جنس مخالف دوست هستند. 

گفت: تو هنوز از این خبرها شگفت‌زده میشی؟

گفتم: ببین من دبیرستانی بودم نهایت آرزوم این بود که در آینده به یاری خدا شرایطی فراهم بشه تا با حنا دختری در مزرعه ازدواج کنم. 

گفت: من یادمه دوره ما ۹۵‌درصد دخترا می‌خواستن با نیکبخت واحدی ازدواج کنند.  

گفتم: اون پنج‌درصد باقیمونده چی؟

گفت: اونا سر قضیه مارک بوسنیچ شکست عشقی خورده بودن، فعلا قصد ازدواج نداشتند!

گفتم: آهان. 

گفت: بابا تو دیگه خیلی از قافله پرتی. نسیم رو یادته؟

دستپاچه گفتم: به خدا من نسیم نمی‌شناسم!

گفت: به خودت شک داری؟

گفتم: نه والا.  

گفت: نسیم کیه؟

گفتم: تو گفتی نسیم. من که نگفتم نسیم.  

گفت: من منظورم نسیم بچه ۸ ساله نسترن بود. 

گفتم: منم منظورم بچه نسترن بود!

گفت: چرا اینجوری چسبیدی به پشتی مبل؟

گفتم: پشتم می‌خاره.  

گفت: نکنه غیراز فرناز ایرانی با نسیم هم چت می‌کنی؟

گفتم: عجب گرفتاری شدم‌ها! چرا حاشیه میری؟ قضیه بچه نسترن‌رو بگو.  

گفت: اصلا نمی‌خوام! اصلا برو با همون نسیمی که باهاش چت می‌کنی.  برو با همون «حنا دختری در مزرعه» جونت حرف بزن!

این را که گفت ناگهان ۱۸۰درجه چرخید و پشتش را کرد به من.  

گفتم: خانم چرخنده! چرا می‌چرخ؟

به حالت هشدارآمیزی برگشت و گفت: اوهو! چرخنده خودتیا.  

گفتم: باشه اصلا من لعیا زنگنه. اون قضیه نسیم بچه نسترن چی بود می‌خواستی بگی؟

گفت: بابا این بچه‌های دوران جدید هیولان.  فکر کنم تا اینا بزرگ شن اون آماری که گفتی دو برابر بشه.  

گفتم: یعنی اینا برسند دبیرستان روزنامه‌ها می‌نویسند «۱۶۰‌درصد دختران دبیرستانی با دو پسر دوست هستند؟»

گفت: یه چیزی تو این مایه‌ها دیگه.  

گفتم: حالا چی شده؟

گفت: اون روز که رفته بودیم خونه‌شون به من می‌گفت خاله تو تا حالا به عمو خیانت کردی؟

گفتم: خب تو چی گفتی؟

گفت: من هول کرده بودم می‌خواستم زنگ بزنم ۱۱۰.  بعد مامانش اومد گفت خب جواب بچه‌رو بده دیگه. من مونده بودم بچه فسقلی این حرفا چیه یاد گرفته!

گفتم: بر اثر روشنگری‌های ماهواره بوده احتمالا!

گفت: واقعا... قبل ماهواره کجا وضع همین‌طور بود؟

گفتم: کلا همه‌چی تقصیر ماهواره است به علاوه غرب به علاوه یک! این نیازهای فطری و طبیعی جوانان همه بر اثر القائات غربه دیگه. وگرنه قبل از این برنامه‌ها ما کجا از این نیازها داشتیم؟ حتی ازدواج هم می‌کردیم آن‌قدر نجیب بودیم که با گرده‌افشانی ادامه نسل می‌دادیم. شاید باورت نشه ولی من خودم اول یه ذره گرده بودم!

همسر در تایید بیانات من گفت:  واقعا که درست می‌فرمایید... به فرض اگر ۱۰‌سال پیش یک کارشناس می‌اومد و راجع به این مساله هشدار می‌داد ما می‌زدیم توی دهنش و می‌گفتیم: «ما در کشور از این بی‌ناموسی‌ها نداریم».  الان هم انتظار می‌رود مقامات یا با همان شدت توی دهان کارشناسان بزنند یا توی همین برنامه بیست‌وسی یک گزارش تهیه کنند که فرانسه، انگلیس و... در گرداب فساد غوطه‌ور هستند و ما چقدر خوبیم که غوطه‌ور نیستیم!

به عنوان حسن ختام نشست هم‌اندیشی دو نفره‌مان گفتم: دیگر بر همگان روشن و مبرهن است که برنامه‌ریزی و کار کارشناسی و... نتیجه نمی‌دهد، نمونه‌اش هم غرب. لذا من فکر می‌کنم اگر ماهواره نمی‌آمد الان مملکت گلستان اگر نبود، لااقل گلشن راز را که بود. 

یکهو همسر را انگار برق گرفت، مثل مرغ پرکنده (البته با رعایت موازین) به این‌سو و آن‌سو می‌رفت و هی می‌پرسید: ساعت چنده؟ ساعت چنده؟

گفتم: چی شد یهو؟ ساعت نه و نیمه. 

محکم زد توی سرش و گفت: وای! کوزی گونی!

این را که شنیدم با یک حرکت نمایشی شیرجه زدم به سمت کنترل تلویزیون و ماتریکس وار روی هوا تلویزیون را روشن کردم، وقتی روی زمین فرود آمدم درحالی‌که نفس‌نفس می‌زدم گفتم:  البته ما که با این برنامه‌ها مخالفیم ولی بالاخره جمره پیشنهاد کوزی رو قبول کرد یا نه؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : شنبه 22 آذر 1393برچسب:, | 17:24 | نویسنده : ░a░y░s░a░n░ ░h░a░j░i░z░a░d░e░h░ |